روابط انسانی و روانشناسی پر اهمیت ترین موضاعات در زندگی بشر است و باید توجه و اهتمام ویژه ای به مقوله علوم انسانی شود با پیشرفت جوامع و پیچیده تر شدن زندگی انسان مسائل معنوی و ارتباطات و بیماری های ذهنی بسیار پیچیده تر شده مشکلات و مسائل گسترده تر شده از این رو جایی را ایجاد کردیم تا به کمک روانشناسان متخصص بتوانیم در قایب پرسش و پاسخ های افراد به صورت موضوعات کاملا واقعی بتوانیم پاسخگوی مسایل روانشناسی و خانواده شویم.
نمونه ای از مشاوره ها
سلام ، حدود دو سالی هست که عروسی کردم , شوهرم توی خلوت دو نفریمون خیلی خوبه ولی متاسفانه توی جمع خیلی خجالتیه , مخصوصا جلوی خانوادش , اصلا نه باهام شوخی میکنه ، نه لمسم میکنه ، نه خوب نگاهم میکنه ، حتی زیاد باهام حرف هم نمیزنه ، هر چی سعی میکنم اونو سمت خودم بکشونم بی فایده است , آخه اینقدر خجالتی و سرد!!
واقعا زجر میکشم از این قضیه , به نظرتون چاره چیه ؟
پاسخ:
با درود ، خب این یک امر طبیعی هست و زیاد پیچیده و عجیب نیست , به هر حال توی بعضی از خانواده ها به دلیل سختگیریها در موضوع روابط دختر و پسر و عیب بودن این قضیه ، فرزندان از همون ابتدا کم رو و خجالتی بار میان و براشون عیب محسوب میشه , به همین دلیل وقتی به بلوغ میرسن و ازدواج میکنن ، متاسفانه باز هم با همسرشون توی جمع و مخصوصا جلوی خانواده راحت نیستن و نمیتونن کنار بیان باین مسعله ، شاید خودشون هم اذیت بشن ولی دست خودشون نیست.
خانمها معمولا بیشتر دوست دارن توی جمع و شلوغی از همسرشون محبت و نزدیکی ببینن و یه جورهایی با هم تماس داشته باشن و… که این جریان در آقایون زیاد مطرح نیست و آقایون بیشتر خلوت رو برای این جور جریانات میپسندن و با جمع در این رابطه میانه چندان خوبی ندارن , البته یک مرد آگاه و منطقی باید این قضیه رو بپذیره و برای رضایت خانمش به این امر تن بده و در جمع هوای خانمشو همه جوره داشته باشه , وقتی که شوهر ، قسمتی از عشقبازیها رو در حد متعارف توی جمع با خانمش انجام بده , خودش کم کم متوجه میشه که لذتی خاص در عشقبازی میان جمع نهفته است.
توصیه بنده به شما این است که با شوهرتون در این مورد صحبت کنید و این حقیقتو به اون بفهمونید و آگاهش کنید که البته برای آگاه کردنش لحن دستوری و اجباری به کار نبرید و با لبخند و لحن آرام خواسته هاتونو بهش بگید , مطمعنا با گفتگوهای پیوسته کم کم و آرام آرام میتونید اونو از خجالتی بودن دربیارید و راه رو نشونش بدید.
نمیتونم قسمت دانلودش رو ببینم. فک کن مشکل داشته باشه. من نمیتونم دانلودش کنم
سلام خدمت شما
من یه پسر فارغ التحصیل ارشد و در حال حاضر یک سرباز وظیفه هستم. به یکی از هم دانشکده ای هام که خیلی خانوم محجبه، باورمند و عفیفه ای هستند علاقه مند شدم مدت یکسالی میشه. ایشون بنده رو نمیشناسند. فقط یکبار یه صحبت خیلی کوتاهی اون هم در مورد یه منبع درسی باهاشون انجام دادم. پنج ماه پیش خواهرم زنگ زدن به مادرشون و موضوع رو مطرح کردن، اما مادرشون به دلیل شرایط فعلی من(عدم اشتغال و سربازی و بحث مسکن) بنده رو رد کردند. در حالیکه هیچ اطلاعی از عقاید و باورهای من نداشتند که خیلی هم با عقاید اون خانواده مطابقت داره. من میخوام با دختر خانم تماس بگیرم (چون امکان صحبت حضوری به هیچ وجه نیست) و ازش بخوام شماره پدرشو بده با پدرش صحبت کنم و اجازه خواستگاری بگیرم ازش. بنظر شما بعد رد مادرشون این خانوم، آیا صلاح هست که من با این خانوم صحبت کنم؟ چون اونقدر که گفتن دخترهای مذهبی گارد شدیدی در مقابل پیشنهاد خواستگاری دارن، واقعیتش میترسم…
جواب این سوالتون رو لطفا کاربرانی که دانش کافی دارن همینجا کامنت کنن