سالاری خاندان بزرگی است خاندان بزرگ و ثروت مندی که تمام دامادها نیز فامیلیشان را تغییر داده و به نوعی سالاری شده اند . رازهای زیادی در این خانواده و نحوه به دست آوردن ثروتشان هست . بابا پیرمردی است که سال ها پیش همراه با دختر باردارش زیور و دامادش راهی سفر بوده که دامادش را کشته و خودش را دستگیر می کنند و زیور برای نجات آنها به خانه سالاری می رود و بعد از پیرمرد هر چه می کند ردی از دخترش نمی یابد و ….